عاشورا، گردان، از گردانهای رزمی تیپ مستقل پیادة ۱۸ الغدیر نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از استان یزد.
تشکیل این گردان به اوایل سال ۱۳۶۴ ش، بازمیگردد. این هنگام خطوط پدافندی تیپ مستقل پیادة ۱۸ الغدیر* بهطور چشمگیری افزایش یافت؛ به همین سبب تیپ برای اجرای آن ناچار به گسترش سازمان و افزایش یگانهای پدافندی شد؛ درنتیجه، سه گردان ازجمله گردان عاشورا را از نیروهای سرباز وظیفه و با هدف اجرای اینگونه مأموریتها تشکیل داد. انتخاب نام عاشورا هم به همزمانی تشکیل آن با ماه محرم و روز عاشورا (4 مهر ۱۳۶۴) بازمیگردد. این گردان تا پایان شش سال فعالیتش در این تیپ با استعدادی متغیر، توانست در نه عملیات آفندی و پدافندی شرکت کند (لطفی).
سازمان و فرماندهان گردان عاشورا بدین ترتیب بود: فرمانده گردان، غلامرضا لطفی؛ جانشین اول و دوم فرمانده گردان، محمد سیفی احمدآبادی و یدالله برزگر بافقی و فرمانده گروهانها به ترتیب از ۱ تا ۳ حسین صالحینژاد، حسین شاکر و محمدحسین محمدی. هر گروهان هم چهار دسته که هر دسته هم شامل دو گروه (تیم) ششنفره و یک گروه هشتنفره میشد. در هر یک از این دستهها یک نیروی آر.پی.جیزن با دو کمکی؛ یک نیروی تیربارچی با دو کمکی؛ چهار نیروی تکور و دو نیروی امدادگر وجود داشت. دیگر ارکان نیز مانند تدارکات و معاونتها هم در این گردان فعال بودند. سلاحها و تجهیزات جنگی گردان تفنگ کلاشینکف، تیربار گرینف، آر.پی.جی 7، اس.پی.جی 9، خمپارهانداز ۶۰ میلیمتری و انواع نارنجکهای دستی بود (همو).
سازماندهی نیروهای این گردان بدین ترتیب بود که با پذیرش نخستین گروه از پاسدار وظیفه و پس از آموزش اولیۀ آنها در پادگان شهید بهشتی* (باغ خان* سابق) یزد؛ نیز گسیل آنها به مقر اصلی تیپ ۱۸ الغدیر واقع در پادگان شهید عاصیزاده* (کیلومتر پانزده جادة اهواز ـ اندیمشک)، در اختیار گردان عاشورا قرار گرفتند؛ سپس بیست روز آموزش تکمیلی را در همین پادگان فراگرفتند و در اواخر مهر ۱۳۶۴، به مدت ۴۵ روز پدافند از منطقۀ شلمچه، روبروی پاسگاه بوبیان عراق (از نهر عرایض، پل اول تا کانال سلمان) را بر عهده گرفتند و پسازآن با تحویل خط پدافندی به یکی از گردانهای تیپ به مرخصی رفتند (سیفی؛ لطفی).
گردان عاشورا پس از بازگشت نیروهایش از مرخصی و افزودهشدن شماری دیگر به آنها، استعدادش به ۳۳۸ تن رسید که بلافاصله پس از سازماندهی برای گذراندن دورۀ آموزش آبی ـ خاکی، شیمیایی و کوهستانی به موقعیت شهید محمدرضا پارسائیان* (شوشتر) رفت و با پایان آموزش، در اوایل دی ۱۳۶۴، بهمنظور پدافند از منطقۀ گمرک و اسکلۀ خرمشهر به جنوب غربی خرمشهر گسیل شد و یک ماه به پدافند از این منطقه پرداخت (لطفی).
تیپ الغدیر از ۱۲ تیر ۱۳۶۵ تا ۲۷ آذر ۱۳۶۶، زیرامر قرارگاه عملیاتی کربلا، مسئولیت پدافند از جادۀ فاو ـ بصره و کارخانۀ نمک (جنوب شرقی عراق) را بر عهده داشت که گردان عاشورا سه مرحله از این منطقه پدافند کرد: مرحلۀ اول در تیر ۱۳۶۵، به فرماندهی غلامرضا لطفی و نزدیک به ۴۵ روز؛ مرحلۀ دوم در آبان همان سال، به فرماندهی ابوطالب محمدی و ۶۰ روز؛ مرحلۀ سوم در نیمۀ اردیبهشت سال ۱۳۶۶ با همان فرمانده و نزدیک به ۶۰ روز. نیروهای گردان هم پس از پایان هر یک از مأموریتهای یادشده به مرخصی میرفتند (همو؛ بنیفاطمه، ص ۱۲۲-126؛ محمدی).
در ادامه گردان عاشورا در اوایل مرداد ۱۳۶۶، دوباره با همان فرماندهی و به جانشینی ماشاءالله فلاح سازماندهی و به موقعیت جندالله تیپ در سردشت (جنوب آذربایجان غربی) گسیل شد و پس از گذراندن آموزش تکمیلی در احتیاط دیگر یگانهای رزمی، برای عملیات نصر ۷ (14 مرداد ۱۳۶۶، در منطقۀ دوپازا و بُلفَت در غرب شهر سردشت)، قرار گرفت. تیپ الغدیر زیرامر قرارگاه عملیاتی قدس برای شرکت در این عملیات با یگانهای مانوری، پشتیبانی و خدمات رزمیاش به منطقه سردشت رفت و مسئولیت تصرف محور جنوبی عملیات شامل ارتفاعات ۲۲۱۵ و یال دوپازا و تأمین جناح چپ منطقه را بر عهده داشت؛ اما بهسبب موفقیت یگانهای خطشکن گردان عاشورا در عملیات شرکت نکرد و فقط بیست روز در منطقۀ آزادشدة یال ارتفاع دوپازا و ارتفاع بلفت به پدافند پرداخت؛ سپس منطقه را تحویل گردان ۱۸۱ لشکر ۲۳ نوهد ارتش داد و نیروهایش به مرخصی رفتند که پس از بازگشت و سازماندهی در آبان ۱۳۶۶، به فرماندهی قاسم زارعی، دوباره به منطقه فاو گسیل شدند و نزدیک به ۴۵ روز به پدافند از این منطقه پرداختند (همو؛ بنیفاطمه، ص ۱۲۳، ۱۸۶-187، 192-193)
تیپ الغدیر پس از شرکت در عملیات بیتالمقدس ۲ (25 دی ۱۳۶۶، با هدف تصرف سد دوکان و شهر قلعهدیزۀ عراق) از ۳ اسفند ۱۳۶۶ بهمنظور پدافند از مناطق تصرفشدة این عملیات، به مدت هیجده روز در دشت هَرمدان (غرب ماؤوت در شمال شرقی عراق) مستقر شد (درودیان، شلمچه ... ، ص ۲۰۰-201؛ فرهنگدوست، ص ۵۵۸). گردان عاشورا، با همان فرمانده و با استعداد ۳۰۲ تن، تنها یگان رزمی تیپ در این منطقه بود؛ پسازآن، قرارگاه عملیاتی نجف به تیپ مأموریت داد، برای شرکت در عملیات بیتالمقدس ۴ به منطقۀ شاخ شمیران حرکت کند. به همین سبب گردان عاشورا خط را به یکی از یگانهای مستقر در منطقه تحویل داد و نیروهای آن به مرخصی رفتند. گردان در این مأموریت سیزده شهید و مجروح داشت (همو، ص ۵۶۰؛ بنیفاطمه، ص ۲۱۸-221).
در ۲۸ فروردین ۱۳۶۷، ارتش بعث عراق با حمله به شهر فاو، آنجا را تصرف کرد. ازآنجاکه احتمال حملۀ مجدد نیروهای عراقی به دیگر مناطق مهم در استان خوزستان میرفت، قرارگاه عملیاتی کربلا در ۱ اردیبهشت ۱۳۶۷ به تیپ الغدیر مأموریت داد تا از جبهۀ شمالغرب (آذربایجان غربی و کردستان) به جبهۀ جنوب (خوزستان) حرکت کند و تا ۲ خرداد همان سال در منطقۀ شلمچه از پاسگاه بوبیان عراق تا نزدیک کلهگاوی مستقر شود. گردان عاشورا با استعداد ۳۱۰ تن، به فرماندهی ابوطالب محمدی، در احتیاط تیپ قرار داشت؛ اما در پدافند شرکت نکرد. در ۳ خرداد، عراق به این منطقه حمله کرد که نیروهای تیپ با دیگر یگانهای حاضر در منطقه به دستور قرارگاه کربلا عقبنشینی کردند (همو، ص ۲۳۶؛ محمدی). در ۲۲ خرداد ۱۳۶۷، عملیات بیتالمقدس ۷ در منطقۀ شلمچه (شمال غربی خرمشهر)، با هدف انهدام مواضع و پسزدن دشمن تا مرز بینالمللی و مقابله با تهاجم ارتش عراق در شلمچه آغاز شد (سمیعی، ص ۵۱۱). تیپ ۱۸ الغدیر با هدف بازپسگیری پاسگاه بوبیان عراق و پدافند از این پاسگاه تا کانال پرورش ماهی در این عملیات شرکت کرد. گردان عاشورا، با همان فرمانده و با استعداد ۳۱۰ تن در احتیاط تیپ بود. در ادامۀ عملیات و در بعدازظهر همان روز دشمن در دژ بوبیان عراق، پاتک شدیدی اجرا کرد و گردانهای عملکننده، نتوانستند با آن مقابله کنند و ناچار به عقبنشینی شدند. بااینحال یک گروهان از گردان عاشورا در خط دوم جادۀ شهید صفوی به پدافند اقدام؛ اما به دستور قرارگاه کربلا به شرق جادۀ شهید صفوی عقبنشینی کرد؛ سپس گردان همۀ استعدادش برای بازسازی به موقعیت جهاد اکبر* بازگشت (بنیفاطمه، ص ۲۴۴-250).
تیپ الغدیر در ادامۀ مأموریت خود در استان خوزستان، در ۲۷ خرداد ۱۳۶۷ به منطقۀ شلمچه (از سهراهی جادۀ شهید صفوی تا پل سوم نهر عرایض) گسیل شد. در این مأموریت پدافندی فرمانده گردان عاشورا عباس آخوندی، و استعداد آن ۱۵۷ تن بود. با گذشت یک ماه از استقرار گردان در این محور، ایران قطعنامة ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل مبنی بر آتشبس را پذیرفت؛ اما عراق که پیشازاین، آن را پذیرفته بود، در ۳۱ تیر ۱۳۶۷، دوباره در منطقۀ شلمچه به خاک ایران حمله و تا جادة اهواز ـ خرمشهر پیشروی کرد. گردان عاشورا همراه دیگر یگانها تا پشت این جاده ناچار به عقبنشینی شد؛ اما در ۱ مرداد ۱۳۶۷ و پس از تجدیدقوا، همراه دیگر یگانهای تیپ و یگانهای رزمی سپاه در این منطقه، عراق را تا دژ مرزی به عقبنشینی وادار کردند. در ۲۹ مرداد همان سال، آتشبس بین دو کشور با نظارت سازمان ملل متحد برقرار شد و گردان تا پایان سال ۱۳۷۰ ش در این منطقه استقرار داشت؛ سپس با دیگر یگانهای تیپ ۱۸ الغدیر به استان یزد روانه و پسازآن منحل شد (همو، ص ۲۵۴-257؛ آخوندی).
مآخذ: آخوندی، عباس (فرمانده گردان عاشورا)، مصاحبه با محمدمهدی روحپرور، ۱۹ خرداد ۱۴۰۰؛ بنیفاطمه، سید هدایت، شناسنامۀ تیپ الغدیر در دوران دفاع مقدس، تهران: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ۱۳۹۹ ش؛ درودیان، محمد، شلمچه تا حلبچه، تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ۱۳۸۴ ش؛ سمیعی، علی، کارنامة توصیفی عملیاتهای هشت سال دفاع مقدس، تهران: نسل کوثر، ۱۳۸۲ ش؛ سیفی، محمد (جانشین گردان عاشورا)، مصاحبه با محمدمهدی روحپرور، ۱۹ خرداد ۱۴۰۰؛ فرهنگدوست، محمدمهدی، خطشکن کویر (خاطرات)، به کوشش محمدعلی همتی، یزد: خطشکنان، ۱۳۹۵ ش؛ لطفی، غلامرضا (فرمانده گردان عاشورا)، مصاحبه با مؤلف، ۱۹ خرداد ۱۴۰۰؛ محمدی، ابوطالب (فرمانده گردان عاشورا)، مصاحبه با محمدمهدی روحپرور، ۱۹ خرداد ۱۴۰۰.
/ مریم رمضانی/